نسبت طلایی بین اجزای صورت
خداوند همه مخلوقاتش را به تناسب خاص وزیبایی منحصر به فردش خلق کرده است و آن هم با محاسبه دقیق و حسابی که سبب نظم تمام کاینات گردیده . جالب است بدانید در صورت های زیبا، یک نسبت طلایی بین اجزای مختلف آن چهره وجود دارد که بسیاری از دانشمندان این نسبت را در بسیاری از اجزای زیبای طبیعت مانند گلبرگ های گل ها، بدن پرندگان، اجزای بدن حشرات و حتی استخوان بندی انگشتان دست کشف کرده اند. این عدد 1.618 عدد Phiاست و تناسب (1:1.618) را تناسب طلایی میگویند.
-در هر کندوی عسل در سراسر جهان ٬ نسبت زنبورهای ماده به زنبورهای نر برابر 1.618 است یعنی عدد فی.
– در صدف نرم تنان نسبت قطر هر مارپیچ به مارپیچ قبلی اش عدد 1.618 است یعنی عدد فی.
-در گل افتابگردان اگه دقت کنید تخمه ها به صورت مارپیچ کنار هم چیده شده اند.قطر هر مارپیچ به مارپیچ قبلی اش عدد 1.618است یعنی عدد فی.
– فاصله سر تا زمین تقسیم بر فاصله ناف تا زمین میشه عدد 1.618 یعنی عدد فی.
– فاصله شانه تا نوک انگشتان تقسیم بر فاصله آرنج تا نوک انگشتان عدد 1.618 یعنی عدد فی
-فاصله انتهای کمر تا زمین تقسیم بر قاصله زانو تا زمین میشه عدد 1.618 یعنی عدد فی
– فاصله مفاصل انگشتان تا نوک انگشتان تقسیم بر فاصله مفصل بعدی تا نوک انگشتان عدد 1.618 یعنی عدد فی
– در یک گردباد نسبت قطر مارپیچ بزرگتر به مرپیچ کوچکترش میشه عدد شگفت انگیز فی
– در یک کهکشان نسبت قطر مارپیچ بزرگتر به مرپیچ کوچکترش میشه عدد شگفت انگیز فی
– در حلزون گوش داخلی نسبت قطر مارپیچ بزرگتر به مرپیچ کوچکترش میشه عدد شگفت انگیز فی
بر این اساس در چهره های زیبا وایده آل این نسبت طلایی در بین خطوط طولی، عرضی و عمودی صورت وجود دارد. در نسبت های عمودی، فاصله خط رویش موها تا قاعده بینی به قاعده بینی تا زیر چانه است و همچنین فاصله خطی که دو مردمک را به هم وصل می کند تا خط بین دو لب به خط بین دو لب تا زیر چانه، است. در اجزای افقی صورت های متناسب هم این نسبت می درخشد. مثلا اگر شما چهره ای ایده آل داشته باشید نسبت عرض لب های شما به عرض بینی شما است. وقتی این تناسب را میبینیم بی اختبار به یاد آیه لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم می افتیم که خداوند میفرماید ما براستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم.
داوینچی نخستین کسی بود که نسبت دقیق استخوان های انسان را اندازه گیری نمود و ثابت کرد که این تناسبات با ضریب عدد فی (1.618)هستند.
مارپیچ فیبوناچی:
ه شکل زیر نگاه کنید و ببینید که به چه زیبایی از کنار هم قرار دادن تعدادی مربع می توان رشته فیبو ناچی را بصورت هندسی نمایش داد. حال اگر در هر یک از این مربع ها از نقاط قرمز ربع دایره هایی رسم کنیم در نهایب به نوعی از مارپیچ حلزونی شکل می رسیم که به مارپیچ فیبوناچی (Fibonacci Spiral) معروف می باشد. بدیهی است که نرخ رشد و باز شدن این مارپیچ متناسب با نرخ بزرگ شدن اعداد در سری فیبوناچی می باشد.
عدد phi از دنباله ي فيبوناچي مشتق شده است، تصاعد مشهوري كه شهرتش تنها به اين دليل نيست كه هرجمله با مجموع دو جمله ي پيشين خود برابري مي كند. بلكه به اين دليل است كه خارج قسمت هر دو جمله ي كنار هم خاصيت حيرت انگيز، نزديكي به عدد 1.618 را دارد.
نكته ي جالب اين است كه عدد في با عدد پنج نسبت جالبي دارد كه در زير مشاهده مي كنيد:
5.+5.*5.^5 = Phi
در جراحی پلاستیک این نسبتها فوقالعاده اهمیت دارند. مثلا اگر یک بینی بیش از حد کوتاه شود و نسبت در آن رعایت نشود، این طور به نظر میرسد که قسمت پایینی صورت، کشیده و بلند شده یا این که لب بالا خیلی بلند شده است. اگر این نسبتها در صورت کسی به طور طبیعی برقرار باشد، صورت او متناسب و زیبا قلمداد خواهد شد.
ارتباط زیبایی بینی و صورت
افلاطون معتقد بود که زیبایی نوعی هماهنگی، تناسب و تعادل بین اجزای یک پدیده با کل آن است که به وسیله انسان شهود میشود. در طب امروز توجه به اهمیت سلامت روانی افراد به آن پایه رسیده که بسیاری از افراد نه به خاطر شکستگی و نه به خاطر عفونت بلکه به خاطر اصلاح وضع ظاهری خود تحت عمل جراحی قرار میگیرند….
پاسخ به این سوال که برای رسیدن به تناسب و زیبایی در چهره یک بیمار چه تغییراتی باید در چهره ایجاد شود، مطلبی است که در طول تکامل علم زیبایی همواره مورد مجادلات فراوان بوده است.
چهرههای زیبا خط و خطوط چهره آنها نقشهایی از زیبایی را در برابر چشمان افراد به تصویر میکشد ولی آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا این چهرهها زیبا و دلنشین هستند؟ شاید اگر به تکتک اجزای صورت آنها نگاه کنید، زیبایی خاصی را پیدا نکنید ولی نکته اصلی درتناسب اجزای مختلف صورت آنها با یکدیگر است و رمز اصلی زیبایی آنها همین است…
تناسب اندام صورت با جراحی بینی
جراحی پلاستيك بينی، علاوه بر ايجاد تناسب در خود بينی، ارتباط خوشايندتری را بين بينی و ديگر اجزای صورت برقرار مي كند. به همين دليل، نبايد بينی را به عنوان عضوي مجزا و جداگانه درنظر گرفت. رابطه تنگاتنگ بينی با پيشانی، چشم، لب و چانه به گونه ای است كه هر نقصی در اجزای صورت، مي تواند بر اين ارتباط ظريف تأثير گذارد.
زاویه بندی مناسب یکی از هنرهای جراحی بینی است.در صورتی که جراح بر اساس معیارهای زیبایی عمل نماید زیبایی فرد در نظر اکثر افراد جامعه بیشتر خواهد شد بنابراین چنان که ملاحظه می شود زیبایی علم است و سلیقه ای نیست.
دیدگاهتان را بنویسید